dinsdag 17 maart 2009

اعتیاد و استان ایلام

اعتیاد و استان ایلام
گزارشی از خبرنگار کردانه

اناران

با قدم زدن و نگاهی اجمالی در کوچه ها و پارک های استان ایلام، می شود به راحتی مشاهده کرد که تقریبا هیچ کوچه و پارکی نیست که از وجود فردی معتاد محروم باشد. اما متاسفانه هیچ آمار دقیقی بر تعداد این معتادین وجود ندارد و البته در صورت وجود ارقام ان ارقام بنابر خیلی از مسائل ارقامی مصلحتی خواهند بود.
اگر چه تعداد این افراد هرروز افزوده می شود و هر ماه خبر خودکشی یکی از قربانیان را میشنوید و یا می خوانید اما هنوز مسئولین این استان حتی یک مرکز ترک اعتیاد استاندارد برای معتادان راه اندازی نکرده اند ..
با پرس و جو در بین این افراد که به راحتی قابل دسترس اند، میتوان گفت که این افراد علل اصلی اعتیادشان را بیکاری، تلاش برای ایجاد یک تنوع و تفریح در زندگی، وجود فرهنگی غلط در مورد مصرف مواد مخدر، نداشتن آگاهی کافی از اثرات نا مطلوب این مواد ، عدم کنترل صحیح توسط خانواده و رابطه های نادرست دوستی میدانند.
میتوان گفت که سن شروع به اعتیاد در سنین نوجوانی و اوایل جوانی میباشد و اکثر معتادان افراد مذکر میباشند.
علت اصلی و زمینه مساعدی که اعتیاد را بریا این افراد به ارمغان آورده است ، درک نادرست افراد و برداشت اشتباه از آزادی فردی و تناقض فرهنگ موجود بین جامعه و خانواده است.
یکی از قربانیان اعتیاد م.ع در گفتگو با اناران، میگوید زمانی که دانشجو بودم بر اثر مشکلاتی که داشتم دچار فشارهای روحی شدم. مشکلات روحی و زندگی در خوابگاه دانشجوئی عامل اصلی اعتیاد خود می داند
وی می گوید خوابگاهای دانشجویی را میتوان سراغاز اعتیاد معتادین تحصیلکرده برشمرد.
در این استان بیشترین اقلام مصرفی مواد مخدر عبارتند از شیشه، کراک، تریاک و قرص های ترامادول.
جوان گرفتار دیگری که ساکن شهر مرزی مهران میباشد زمان شروع اعتیاد خود را پس از باز شدن این مرز و آغاز تردد زائراین عتبات عالیات اعلام کرده و میگوید.
یکی ار معتادین جوان می گوید: قبل از سقوط صدام و باز شدن این مرز حتی اسم خیلی از این مواد را نشنیده بودم. اما پس از آن همه نوع جنسی وارد این شهر شده و پیدا کردن این مواد به راحتی انجام میگیرد و همه نوع این مواد در دسترس هستند.
حال دراینجا این سوال مطرح می شود که در چنین شهری که سود سالانه صادرات میلیونها دلار عاید دستگاهای دولتی اعم از شهرداری، فرمانداری و... می کند، آیا برنامه ریزی برای اجرای صحیح مبارزه با مواد مخدر، فرهنگ سازی در میان جوانان، ساخت مکانهای تفریحی- ورزشی و... انتظار نمیرود؟
آیا تصمیمی جدی برای مبارزه با ورود و پخش بدون دردسر این مواد در این شهر، کم اهمیت تر از برگزاری منظم گردهمایی های سالانه راهیان نور و نمایش عکسهای جنگ و استخوان های شهدا و... میباشد؟ آیا برگزاری مراسم دعا و مجالس قران و روضه خوانی ها و بر سر و سینه خود و دیگران زدن خیلی پر اهمیت از سلامت روحی و جسمی افراد جامعه می باشد؟

Geen opmerkingen: