maandag 28 april 2008

بازرگانان و صنعتگران جديد ايران

بازرگانان و صنعتگران جديد ايران

‏ گزارش فيگارو از فعالیت های سپاه - دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 [2008.04.28]

ژرژ مالبرونو

عکس قديمي اي را نشان مي دهد که به زمان انقلاب اسلامي در سال 1979 بازمي گردد. مقدم کنعاني و چند تن ديگر از پاسداران ‏با افتخار به دور قهرمان خود، آيت الله خميني، حلقه زده اند. 30 سال بعد از آن دوران، اين پاسدار سابق همچنان ريش دارد. او ‏اکنون به تجارت روي آورده و در دفتر خود در شمال تهران پذيراي من مي شود.‏
مقدم کنعاني 52 ساله که مدرک مهندسي خود را، پس از جدا شدن از جبهه و جنگ، از انگلستان گرفته مي گويد: "درواقع پاسداران ‏بودند که کشور را پس از جنگ با عراق بازسازي کردند و اين موقعيت به آنها مشروعيت در هر زمينه اي را مي دهد. طبيعي است ‏که نفوذ آنها در کشور زياد باشد." او به عنوان بيانگزار يک جنبش اکولوژيک خط فکري ديگري را نيز نشان مي دهد. ‏
انيس نقاش، يک از فعالان سابق که او نيز به تجارت روي آورده، در اين رابطه مي گويد: "مزيت دوگانه پاسداران باعث شده تا ‏حوزه فعاليت آنها گسترده تر از حوزه فعاليت آيت الله ها، که يکي ديگر از ستون هاي حکومت هستند، باشد." سال گذشته، شرکت ‏مهندسي کنعاني قراردادي را با شرکت فرانسوي ويترول منعقد نمود. هدف اين قرارداد، احداث يک خط راه آهن سريع السير بين ‏تهران و مشهد بود که امروز منتفي شده است.‏
در زمان رياست جمهوري احمدي نژاد، تعداد پاسداراني که به تجارت روي آورده اند بسيار افزايش يافته. دامنه فعاليت هاي ‏قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا، به عنوان امپراطوري پاسداران، از بانکداري و توريسم گرفته تا تلفن همراه گسترده است و بيش از ‏‏250 پروژه صنعتي در حال ساخت دارد که به اين تعداد مي توان 1220 پروژه تکميل شده از سال 1990 را نيز افزود. ولي ‏انتقادات از زماني آغاز شد که اين "نهاد معاف از ماليات" به حوزه استراتژيک نفت و گاز وارد شد. رقباي احمدي نژاد او را به ‏اين مسأله متهم مي کنند که به دوستانش در وزارت نفت پيشنهاد دو قرارداد مهم به ارزش 4 ميليادر دلار را داده است؛ و البته بدون ‏آگهي مناقصه. قرارداد ديگري نيز به همين منوال درخصوص ساخت بخشي از متروي تهران توسط پاسداران به امضاء رسيد [به ‏ارزش 4/2 ميليارد دلار].‏
ولي نبايد فراموش کرد که هر کوه يخي قسمت پنهان نيز دارد: 60 بندر صادرات و واردات که به طور مخفي توسط سپاه اداره مي ‏شود؛ فرودگاهي حفاظت شده در غرب تهران که کالاهاي حساس از آن عبور مي کند؛ قاچاق پرمنفعت مشروبات الکلي از طريق ‏بندرعباس که هر روز يک کانتينر از آن توسط سپاهيان انقلاب اسلامي به فروش مي رود. ‏
يک بازرگان غربي در اين خصوص مي گويد: "زماني که من در سال 1991 براي تأسيس يک شرکت به ايران رفتم، ناگهان ‏متوجه شدم که يک شرکت رقيب اقدام به وارد کردن 300 دستگاه راديولوژي کرده. در حقيقت اين سپاه بود که به واسطه يک ‏شرکت صوري اقدام به اين کار کرده بود." و البته در زمان رياست جمهوري احمدي نژاد ديگر نيازي به شرکت هاي صوري ‏نيست. در صورتي که در دوره محمد خاتمي، رييس جمهور اصلاح طلب، سپاه پاسداران از بخش هاي مهم صنعتي و اقتصادي ‏خارج شده بود، ولي امروز در حال جبران آن دوران برآمده و مي توان اينگونه تعبير کرد که در حال انتقام گيري است. در طول ‏دوره حيات انقلاب اسلامي، سپاه پاسداران تا اين حد در عرصه هاي مختلف کشور حضور نداشته. يکي از اطرافيان خاتمي مي ‏گويد: "آنها قدرت را در دست گرفتند و اين براي آينده مملکت خطرناک است."‏
موشک هاي بالستيک و برنامه هسته اي مخفينيمي از وزیران کابينه احمدي نژاد را سپاهيان سابق و اعضاي سازمان هاي اطلاعاتي تشکيل مي دهند. 80 نماينده از 290 ‏کرسي نيز پاسدار هستند. به علاوه، از بغداد تا سازمان ملل در نيويورک نيز برخي از نماينده هاي ديپلماتيک متعلق به اين گروه ‏اند. ولي هسته تمامي اين فعاليت ها در يک بخش نهفته است: کنترل عملياتي بر برنامه هاي ساخت موشک هاي بالستيک شهاب که ‏به راحتي قادر است اسراييل را مورد هدف قرار دهد و همچنين برنامه نظامي اتمي و در عين حال مخفي که موضوع اصلي ‏مشاجرات با غرب است.‏
يک ديپلمات مي گويد: "برنامه هسته اي مظهر قدرت بين فراکسيون هاي ايراني است. سپاه با کنترل اين بخش، بين قدرت خود و ‏قدرت آيت الله ها تعادل برقرار مي کند. و البته آيت الله ها نيز روي ولايت فقيه تأکيد دارند."‏
آيت الله خميني که از سپاهيان خواسته بود به سياست کاري نداشته باشند، اکنون بي شک روح نا آرامي دارد. ولي اگر سپاهيان ‏موفق شده اند تا به بالاترين درجات دولتي برسند، تنها براي دفاع از يک هدف واحد بوده: مقابله با هرگونه پيشرفت دموکراتيک که ‏مي تواند بقاي جمهوري اسلامي را به خطر بيندازد. ‏
در دوران خاتمي، پاسداران دو بار از لاک خود خارج شدند تا هشدارهايي بدهند: اين هشدارها در زمان تظاهرات دانشجويي سال ‏‏1999 انجام شد، يعني در زماني که 24 فرمانده نظامي تأکيد کردند ديگر "نمي توانند اين وضعيت را تحمل کنند". و چند سال بعد ‏در تاريخ 8 مه 2004، تنها چند ساعت پس از افتتاح رسمي فرودگاه امام خميني در تهران، يگاني از پاسداران جنجالي به راه ‏انداختند و دستور بسته شدن اين فرودگاه را صادر کردند؛ آنان اظهار داشتند که حضور شرکت ترکيه اي که به همراه يک شرکت ‏ايراني وظيفه ساخت تأسيسات اين فرودگاه را برعهده داشته ، "تهديدي براي امنيت کشور" است. در حقيقت، پاسداران از اين واهمه ‏داشتند که قاچاق برخي کالاهاي حساس را از دست بدهند. ‏
محاسبه اشتباهولي احمدي نژاد با خارج کردن پاسداران از پشت صحنه، سپاه را در مرکز تحريم هاي بين المللي قرار داد. پاسداران بدون وام ‏هاي خارجي نمي توانند در پروژه متروي تهران يا بخش نفت و گاز پيشروي کنند و از اين پس از اين بخش ها محروم خواهند بود. ‏به همين دليل، بانک فرانسوي "سوسيته ژنرال" که سرمايه گذاري در پروژه عظيم گسترش حوزه گازي پارس جنوبي [واگذار شده ‏به سپاه] را عهده دار شده بود، مجبور شد انصراف دهد. ‏
ايالات متحده که نام سپاه پاسداران را در ليست سازمان تروريستي گنجانده در اين خصوص مي گويد: "کار کردن با سپاه به مانند ‏کار کردن با تروريست هاست."‏
امير طاهري، تحليلگر ايراني مي گويد: "محاسبات اشتباه انجام شده است."‏
برنارد هورکاد، محقق در امور ايران و استاد دانشگاه در پاريس، اظهار مي دارد: "اشخاصي مانند باقر قاليباف، شهردار تهران، ‏به لطف گذشته نظامي شان قادرند، بر خلاف خاتمي، روابط با غرب را به صورت عادي برگردانند. آنها اين امکان را دارند که ‏سياست عمل گرايانه خود را اجرا کنند."‏
منبع: فيگارو، 24 آوريل ‏مترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es

Geen opmerkingen: